به گزارش مجله خبری نگار/ایرانورزشی: اسکوچیچ را که تیم ملی را با قاطعیتی هر چه بیشتر به مرحله نهایی جام جهانی بیست و دوم در قطر رساند، فقط به این خاطر خلع کردند که مهدی تاج بعد از به قدرت رسیدن مجددش در فدراسیون فوتبال، اعتقاد داشت این مربی کروات نمیتواند در قطر نتایج آبرومندانهای بگیرد و به همین سبب کارلوس کیروش را به تیم ملی برگرداند.
خوانندگان این سطور لابد خوب میدانند که نتایج تیم ملی با هدایت این مرد پرتغالی در جام جهانی ۲۰۲۲ چه بود و چه سلب اعتبار بزرگی در آنجا دامان یوزها را گرفت وگرنه اگر قرار بود رکوردها و نتایج مبنای تعیین سرنوشت اسکوچیچ قرار میگرفت، او با فتح ۱۴ بازی از ۱۷ بازیاش و کسب دو تساوی و فقط یک باخت، همه شروط لازم را برای ابقای خویش فراهم آورده بود. این استدلال که اسکوچیچ برای رهبری تیم ملی در میدانگاه بسیار بزرگی همچون جام جهانی آدم کوچکی است، شاید در وهله نخست برای قبول برکناری او کافی به نظر میرسید، اما وقتی با هدایت «پیشاهنگ تجربهداری» (کیروش) تیم ملی در قطر ۶ گل از انگلیس خورد و به تیم آمریکا هم باخت و باز در همان مرحله گروهی حذف شد، همگان به این باور رسیدند که اسکوچیچ هر ایرادی هم که داشت، بعید بود در جام جهانی قطر بدتر از این نتیجه بگیرد.
برد صفر-۴ پنجشنبه شب تیم ملی ایران مقابل هنگکنگ در تهران نهمین پیروزی این تیم را طی ۱۰ مسابقهای که از اوایل امسال تاکنون با هدایت قلعهنویی برگزار کرده، ضمیمه کارنامه وی و تیمش کرد، ولی فرجامهای فوتبال همانقدر نامطمئن و توخالی است که اسکوچیچ و خود ژنرال هم آن را حس کردهاند. ظاهراً به امیرخان گفتهاند اگر تیم ملی را تا نیمه نهایی جام ملتها هم بالا بیاورد، او تا جام جهانی ۲۰۲۶ ابقا خواهد شد، اما این مربی ۶۲ ساله حتماً از یاد نبرده است که در مقطع اول زمامداریاش در تیم ملی به این سبب او را برکنار کردند که در یک چهارم نهایی جام ملتهای ۲۰۰۷ آسیا به کره جنوبی باخت و آن هم نه در جریان بازی و فقط در ضربات پنالتی.
امیرخان در آن جام حتی یک شکست هم در کارنامهاش ثبت نشد، ولی در بازگشت به تهران او را در یک مصاحبه تلویزیونی معروف و تأسفآور طوری استنطاق کردند که کم از یک محاکمه قضایی نبود؛ بنابراین او باید منتظر هر سرنوشتی در دو ماه پیش رو باشد، زیرا در فوتبال ما آنچه اعتبار ندارد، وعدهها است و آنچه حساب ندارد، شروط و فاکتورهایی است که برای تصمیمگیری درباره عزل یا حفظ یک مربی به آن رجوع میشود. این یک روند کممنطق، فاقد وحدت رویه و البته انصاف است و هر چه بردهای بیشتری به دست آوری، احتمال برکناریات فزونتر میشود!